کابلی
آقا شبیه... ، نه!خودت یکتایی آقا تنها شبیه حضرت سقایی آقا با ان یکاد اهل خیمه بر نمی گشت این چشم زخم ازبس که تو زیبایی آقا از دور می شد بی نشانه تیر انداخت از بسکه روی مرکبت رعنایی آقا تو آب میخواهی چه کار ای حضرت موج لب تشنه ای اما خودت دریایی آقا تنها ادب، تنهاوفا ، تنها علمدار! اصلا شما در هر صفت تنهایی آقا می جنگی و لشگرهمه در بهت و شک اند عباسی یا اینکه خود مولایی آقا گرچه به ظاهر زاده ی ام البنینی اما تو فرزند خود زهرایی آقا هرجا که نام فاطمه آید به لب ها از روی غیرت حاضری،آنجایی آقا بگذر ازین آرایه ها،ساده بگویم: عشق منی، عمرمنی، آقایی آقا
نوشته شده در پنج شنبه 91/7/20ساعت
12:45 صبح توسط محمد کابلی| نظرات ( ) |