کابلی
سردامی بگشا،بندبزن پایم را آب کن بادم ذکرت یخ لبهایم را حضرت موج،سکون حال دلم رابدکرد مرحمت کن بده سهمیه ی دریایم را گله جهل زمان رابه شبانی برخیز نی لبک کن به غزلخوانی خود،نایم را عابری شبزده ام مشعرخورشیدبرس خیس بانورخودت کن شب فردایم را وأشرق ألارض بنور رخ تو،مولا کی؟ نورمطلق،توسحرکن شب دنیایم را سلامی ناب ازجنس اقاقی به شیرینی آب مشک ساقی سلامی ازکرانها بی کران تر به ارباب ز مادر مهربان تر سلامم برتوهرجایی نشستی نجف یاکربلا یامکه هستی سلام ای آبروی این سیه رو زهجرت خسته ام ای شاه خوشرو سلامی قبل وبعده هرنمازم جواب واجبت باشد نیازم سلامی ازتمام عمق سینه سلامی زین جماعت تامدینه سلام ای تکسوارکهکشانی سلام ای غم نصیب جمکرانی سلام ازمن به تو،همراه عهدی سلام آقای من،مولای مهدی چندبیت بالارو چهارسال قبل گفتم که ألبته کربلایی جوادمقدم هم خوندتش.