کابلی
تصنیف خوش الهه ی ناز ای شاخه نبات شعرهایم چشمان قشنگ توست بانو تضمین حیات شعرهایم چون آینه شکسته و تکثیر گشته ای آه ای عروس خانه!چقدر پیرگشته ای! کوثرترین إ سوره ی قرآن مصطفی! باعمرکم چه معرکه تفسیرگشته ای خورشید خانه!مبهم وپیچیده ای وتار چون ابتدای سوره ی تکویر گشته ای رو میکشی به پوشیه،بانوی اشکها حالاتوهم زدست علی سیر گشته ای؟ اصلا تمام زندگی ام راخدای تو خلقت نموده بابدوخوبش برای تو یادم نرفته روز ازل باتو گفت حق: قابل ندارد این پسرک هم فدای تو من راخریدی و روی تقدیر من خدا زد مهر:کنترل شده تحت رضای تو بعدش که پا به عالم هستی گذاشتم دیدم که خانه زادم و ذاتا گدای تو لطف توبود،تابه خودم آمدم ،حسین! دیدم نوشته نام مرا حق به پای تو حالاکه عاشقت شده ام هرچقدرسخت پر میکشم شبی به سوی کربلای تو بال مرا اگر بزنی باز می پرم با بال خونی ام به هوای هوای تو گفتی سرتو برسر این کار میرود ای خاک برسری که نگردد فدای تو